***اندراحوالات 6و 7 ماهگی ایلین جون***

خوب جونم برات بگه  که چون گفتم مشکلات فنی بود من  شاهکارای 2 ماهو با هم میگممم:

اینم بگم که همه رو نوشته بودم که یادم نره !!!!!! اینجور مامانم منننننن

دیگه میتونیی بشینی البته اولا یه کم با تکون خوردن بود الانا بهتر شده

وسایل و اسباب بازیاتو قشنگ میشناسی و خوب تو دستت میگیری و اون قدر این ور اون ور میکنی تا جایی که تو دهن رفتنش بهتره رو پیدا کنی و شروع کنی به خوردنش بیچاره ها رو چلووندی از بس کشیدی به دندونت تازه گاز میگیری عروسکارو هیچ بعدم درش میاری و یه نگاه میندازی ببینی حالش خوبه یا نه و دوباره .....

دایی محمد واست یه مار خریده بلنده و قرمز دوسش داری هر وقت میگیریش به قصد کشت خفش میکنی و نشد ما اینو برداریمو خیس نشیم ...

بعضی از اسباب بازیا واست تکراری شدن واسه همین تا میدم دستت محکم پرتشوون میکنیو میگی بعدیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خخخخ

دیگه با روروئک جا نمونده که تو خونه کشف نکرده باشی همه جا میری تمام شیشه ها و میزا جای انگشتای کوچولوته و میتونم بگم تا حدودی واسمون تغییر دکوراسیونم دادیییییییی

یه افتابه مسی قدیمی تو خونست که دکوریه صبح به صبح با روروئکت میری و ددستشو میگریو تو خونه میگردونیش هر بار جاشو عوض میکنی

جئیدا تو روروئک حرکاتی انجام میدی مثل باله پاهاتو یه مدلایی میکنی منم کلی قربون صدقت میرم گاهی هم یه پاتو مینداری پشتش و یه پایی راش میبزی

عاشق خاله شادونه و تبلیغات تلویزونی هر جا باشی حتی خواب باشی صداش بیاد چشلتو باز میکنی یا میای تا ببینی چه خبرههههههه تازه اخبارم دوست داری خخخخ

جدیدا وقتی سینه خیز هستی برمیگردی و پوشکتو گوششو میگیریو میکشی و این کارنت باعث شد تو شمال پوشک شل شه و لحاف رو مزین کنی...

چند وقت پیش تو روروئک بودیو من نیم ساعت خواستم بخوابم چشامو باز کردم دیدم نیستی و صدات نمیاد رفتم دیدم رفتی تو اشپطخونه جلو ماشین ظرفشویی وایسادی داری باهاش دردل میکنی و همه حوله ها و دستگیره هایی که اویزون بودنو برداشتی گذاشتی  رو سرتتتتتتتتتتتتتتتتتت

جدیدا میگی ماما  بابا   ددددد انگار میفهمیشون عزیزممممممممممممممم

قربون ماما گفتنت برم که وقتی میگی صورتت 180 مدل میشههههههه مخصوصا لبات

6 ماهگی اجازه داشتی سوپ با اب مرغ یا گوشت . فرنی . حریرهه بادوم . سرلاک بخوری

واین ماه علاوه بر اینا موز اب هویج (اصلا دوست نداری) اب سیب  بیسکوییت زرده تخم مرغم میخورییی نوش جونت

کلا از وقتی غذا میخوری شیر خشکتو دوست نداری زیاد

از 6 ماهگی قطره مولتی ویتامین و اهن جایگزین ا د شد که با یه مصیبتی میخوریشون وقتی میخوای بخوری میریزم ته گلوت و تو ناقلا نفستو حبس میکنی و یه قیافه هایی درمیاری که نگوووووووو

نسبت به غریبه ها و حتی کسایی که 3/4 روز از دیدارشون میگذره محافظه کارانهتر بر خورد میکنییه مدته وقتی واست شعر میخونم و قربون صدقت میرم و میخوای واسم لوس شی زبونتو در میاری و عشوه میاییییییی عزیزمممممممممممممممممممم

وقتی میریم جلوی شیر اب چشاتو میبندی یعنی صورتمو بشور

تا ما میخوایم غذا بخوریم سریع میای ببینی ما چی میخوریم

گاهی دستتو میذاری زیر چونتو به ما نگاه میکنی نگاه عاقل اندر صفیحانه!!!!!!!!!!!1

چون زیاد تو روروئک نشستی تنبل شدی و ترجیح میدی این جوری فضولی کنی تا 4 دست و پا و فقط حالتشو میگیری و خودتو تکون میدی یعنی داری ممیرری و ما هم ارهههههههه

خدا ننکنه لباسی چیزی رو مبل باشه سریغ برمیداریو میندازی رو سرت

عاشق پارچه ای و میندازی سرتو دالی میکنی و من میگم اااا ایلین کو اصلا تکون نمیخوری کلکککککککککک

موهاتو بازم کوتاه کردیم خوشگل شدیییییییییییییییییی

دست دسی میکنی البته از خودت بزرگتر دستاتو از هم باز میکنی و میکوبی به هم دهنتم که همزمان بازه

بوس میکنی و تا منو بابارو میبینی بوس میفرستیییییییییییییییییی

عاشق نون بخصوص بربری  و باگت هستی 

وقتی میخوای غذا بخوری و ظرفتو میبینی میاری جلو تا پیشبند ببندم و بعد کلی بالا پایین میپری و میگی ه ه ه ه ه 

خیلی به من وابسته شدی و این نگرانم کرده چون تا چند وقت دیگه باید برم دانشگاه.....

هر جور بخوابونمت  به پهلو میشی گاهی هم که کلافه میشی صورتتو میذاری زمین و یه پاتو میکوی زمین بدون یه کلام حرف یا موهاتو میکشی و یا سرتو میخارونی

جانماز بابارو که زبونم مو دراورد بس که بهش گفتم بذار سر جاش و همیشه میذاره رو میز هر روز میری برمیداری و هر کدومو یه ور میندازی

یه ظرف رو میز پذیرایی بود چند روز پیش داشتم با تل حرف میزدم یهو دیدم گذاشتی رو روروئک داری میبری زودی اومدم ازت گرفتم

وقتی کاری انجام میدی یا چیزیو میندازی فورا دستا تو میبری بالا و میذاری رو سرت یه کم این ور اونورو میبینی اگه کسی چیزی نگفت ادامه میدی

اگه چیزی  رو بخوای و تلاش کنی و بهش نرسی بیخیالش میشی

چند روز پیش تا بجنبم کاغذ خوردی هر چی دست کردم قورت دادییییییی منم دیدم خوردی بهت اب دادم گفتم اقلا نچسبه به گلوت خخخخخ

وقتی میتونی به چیزی تو خونه دست بزنی کلی ذوق میکنی تو شمال تونستی پایه های سینماخانگیو بهش برسی بغل کرده بودی و بلند بلند میگفتی ههههه هههههه هههه

چند روزه بد اخلاق شدی و همش عصبانی میشی و خیلی جیغ میزنییییییییییییییییییییییییییییییی فکر کنم خدا بخواد دیگه داری دندون درمیاریییییییییییییییییییییی

تازگیا به شیر خشک بی میل شدی و میذاری دهنتو با زور از لای لثه هات میکشی بیرون و شیر میریزه تو صورتتو همه جا و کلی میخندی 

دیپه همینا یادم میاد مامانییییییییییییییییییییییییییییی

خدایا همه نی نیا رو سلامت زیر سایه پدر مادراشون حفظ کن .....

اینم عکس ایلین خانم بعد از ریختن شیر رو خودششششششششششششش: