آیلینآیلین، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

آیلین طلا تربچه ی زندگی

بازممممممممممم اسمممممممممممم؟؟؟؟

تربچه من می ترسم آخر سر از دست این باباییییی اسمت همین تربچه باقی بمونههههههههههه وایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااا آخه من به اسمت که می خوابتم آیلین باشه عادت کردم 3 روزه بابایییی زده زیر همه چیییی بازم داره دنبال اسم میگردهههه ولی من واقعل تورو با آیلین میشناسممممممم دعا کن .... دوست ندارم دل باباییو بشکنم اما خوب منم این اسمو دوست دارمممممممممم دیگه نمی دونم چی کار کنم کاش بیای تو خواب باباییی بهش بگی باباییی من آیلینم ببین اسممو دوست دارم مطمئنم تو بگی قبول میکنهههههههههههه بهش میگی مگه نه؟؟؟؟؟؟ به خدا خسته شدم اونقدر کتاب اسم خوندمو تو سایتای مختلف گشتم ی...
23 آذر 1391

تربچه عجلههههههه دارههههههههه

سلام زندگیییییییییی... خوبی؟خوب داری اذیت میکنیاااااااااا.... دیگه اومقدر لگد ردی احساس میکنم شکمم کوفته شده انگار که کتکم زدن بعد کلی مشکلات اینبار هم اونقدر درد داشتم که بازم رفتم دکتر خانم دکتر گفت: باز چی شددددد؟؟؟؟؟؟ گفتممممممم کمککککککککککککککککککککککککک دارم از درد میمیرم کلی ترسیدیم انقباضای زایمان زود شروع شدهههههه مامانیییییی انکار خیلی عجله داری خانم دکتر می گه فکر نکنم تا 34/35 هفته بیشتر بتونم دووم بیارم اماااااااااا نههههههههه یکم دیگه تحمل کن کامن رشد کنییییییی .... خلاصه که دیگه اونقدر درد دارم فقط داد میزنممممممممممم وقتی تکون میخوری... دکتر گقته کوچمولو موندی گفته بستنی بخورم تپل شیییی آخ جونننننننن... دکتر می...
23 آذر 1391

سیسمونی 2

اینا یه سری از کفش و جورابای تربچه ای اینا گل سرای تربچه شیشه ولوازم شیردهی وسایل غذاخوری تربچه سرویس رخت خواب دخترم که مامانم واسش دوخته(واسه تخت پارک) اینم مخصوص نوزادی سرویس دم دستیش سرویس تختش وسایل حمام وسایل بهداشتی پیش بند و شورت لاستیکی و... اسباب بازی چیدمان وسایل   بقیه خریدارو تا یکی دو روز دیگه میزارم یه کمی هم خورده کاری داره اتاقش تموم شد عکس از نمای کلی اتاق هم میزارم... امیدوارم دخترم خوشش بیاد... ...
16 آذر 1391

بازم خریددددددددد

هفته پیش با بابا و مامانی رفتیم بهار تا باقی وسایلتو بخریم وان حمام ،ابر حمام ،اسباب بازی ،ظرفای غذا ،پوشک،لباس گرم و..... یه خورده چیزای جینگولی دیگه فقط مونده موکت اتاقت و خوشخواب که اگه بابا تنبلی نکنه می خریم راستی مامانی لوستر و سبد های تزئینی رو واست درست کرد خیلی خوشگل شده منتظرم این 2/3 تا چیزم بگیریم تا عکس بذارم.... دیگه داره وقتش میشههههههههههههههههههههههههه حداقل 3 و حداکثر 5 هفته دیگهههههههههههه هر شب خوابتو می بینمممممممممم امروز که با مامنی حرف می زدم می گفت همش دارم با آیلین حرف می زنم سر نمازم میگم خدایا آیلین منو نگه دار یهو گریه ام گرفتتتتتتتت...... تربچه من زودتر بیا مطمئنم با وجود تو حال مامانی بهتر میشه.....
14 آذر 1391

تولد بابای تربچه

سلاممممممممممممممممممممممممم زندگی ماماننننننننننننننننننننننن تولد بابا 11 آذرهههه هر سال تولد می گرفتیم اما امسال نشد در عوض من و تربچه با هم تصمیم گرفتیم بابارو surprise کنیم از صبح با هم رفتیم کادر خریدیم تازه کاغذ کادو کارتونیم خریدیم و اتاق تربچرو که تقریبا آماده شده واسه تولد آملده کردیم و بعد هم حاضر شدیم چراغارو خاموش کردیم و ورودی اتاق رو شمع گذاشتیم بابا که اومد طبع معمول کلید نداشت کلی پشت در موند و بالاخره درو یواشکی باز کزدیم واسش چون کم کم داشت نگران مامان میشد و ما هم رفتیم پشت در و وقتی بابا تو تاریکی شمعارو دنبال کرد و به اتاق رسید کلی برف شادی زدیم تو صورتش ووووووووووو تولدتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت مبارکککککککک...
14 آذر 1391